کتاب جان گابری یل بورکمن
هنریک ایبسن
خرید نسخه های دیگر
خرید نسخه های دیگر
بورکمن: آن باد به چشم من نفس زندگی است. سلام همه ی ارواحی است که در خدمت من ند. حس شان می کنم... آن میلیون ها ثروت محبوس در زمین را. می بینم... آن رگه های سنگاهن را که دست های شاخه شاخه ی پیچاپیچ اغواگرشان را به طرف من دراز کرده اند. در برابرم دیدم آن اشباحی را که به زندگی چشمک می زدند... شبی که در ...مطالعه بیشتربورکمن: آن باد به چشم من نفس زندگی است. سلام همه ی ارواحی است که در خدمت من ند. حس شان می کنم... آن میلیون ها ثروت محبوس در زمین را. می بینم... آن رگه های سنگاهن را که دست های شاخه شاخه ی پیچاپیچ اغواگرشان را به طرف من دراز کرده اند. در برابرم دیدم آن اشباحی را که به زندگی چشمک می زدند... شبی که در سردابه های بانک ایستاده بودم، چراغ در دستم. (مکث) شما مشتاق بودید که آزاد بشوید. من تلاش کردم. ولی قدرت نداشتم. گنج شما به اعماق فرو رفت. (دست هایش را دراز می کند) ولی من اینجا، در سکوت شب، در گوش تان زمزمه می کنم: من عاشق شمایم، ای شمایان که مثل مردگان در اعماق تاریکی ...مطالعه بیشتر
جزییات کتاب
اطلاعات بیشتر
هنریک یوهان ایبسن، زاده ی 20 مارس 1828 در شین و درگذشته ی 23 می 1906، شاعر، نمایشنامه نویس و درام نویس نروژی بود.ایبسن در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین بار، طعم فقر و تنگدستی را چشید و از این دوران به بعد، آن قدر به او سخت گذشت که تا آخر عمر، همواره از فقر و درماندگی همچون کابوسی دردناک می ...مطالعه بیشترهنریک یوهان ایبسن، زاده ی 20 مارس 1828 در شین و درگذشته ی 23 می 1906، شاعر، نمایشنامه نویس و درام نویس نروژی بود.ایبسن در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین بار، طعم فقر و تنگدستی را چشید و از این دوران به بعد، آن قدر به او سخت گذشت که تا آخر عمر، همواره از فقر و درماندگی همچون کابوسی دردناک می ترسید.بعد از تولد او، اوضاع خانواده تغییر کرد. مادرش برای تسکین پیدا کردن روحش، به مذهب روی آورد و پدرش هم دچار افسردگی شد. با وقوع انقلاب 1848 در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادی خواهانه پرداخت. او در سال 1850 برای ادامه ی تحصیل و به امید اخذ دکترا در رشته ی پزش ...مطالعه بیشتر
![تابستان در زمستان بهتر توصیف می شود [قلمرو خصوصی]،](https://crm.ketabplus.com/Uploads/bookPhoto/9786003261938.jpg?w=640&q=100)
